نوشته شده توسط : نوری

دف ساز پرطرفدار ایرانی است.این ساز در میان بانوان ایرانی بسیار رواج پیدا کرده و بسیار محبوب میباشد. در این بهش با ما همراه باشید تا همه چیز درمورد دف را به صورت گام به گام به شما شرح دهیم.

دَفّ، یکی از سازهای کوبه‌ای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقه‌ای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیده‌اند و با ضربه‌های انگشت می‌نوازند.دف ایرانی شبیه به ساز دایره و کمی بزرگتر از آن و با صدایی بم‌تر است.

دف حلقه‌ای از جنس چوب می‌باشد که عرض آن حدود ۵ تا ۷ سانتی‌متر و قطر آن از ۲۵ تا ۴۰ سانتی‌متر است. بر یکی از سطوح این ساز پوست کشیده شده و در داخل جدار چوبی آن حدود ۴۰ حلقه‌ی فلزی قرار گرفته است. این حلقه‌ها با فواصل مساوی صدایی زنگ‌وار تولید کرده به همراه صدای اصلی ساز حالت دلنشین و ذابی را به وجود می‌آورد. در گوشه‌ای از جدار چوبی دایره سوراخی تعبیه شده که نوازنده برای نگه‌داشتن ساز به هنگام اجرا انگشت شست خود را درون آن می‌گذارد و با بقیه‌ی انگشتان هر دو دستش بر روی سطح پوستی ساز می‌کوبد. نوازنده در هنگام نواختن با تکان‌هایی که به ساز می‌دهد سبب لرزش حلقه‌های آویزان در جدار داخلی آن می‌گردد و از این طریق صدای زنگ‌وار، توأم با کوبش پوست به وجود می‌اورد. هیچ‌یک از صداهای تولید شده در این ساز، ارتفاع معینی، ندارند.

دایره در ابعاد بزرگتر نیز ساخته می‌شود که آن را دف می‌نامند. دف دارای همین مشخصات دایره می‌باشد، فقط در اندازه‌ی بزرگتر از آن ساخته می‌گردد. دف نسبت به دایه از صدای بم‌تری برخوردار می‌باشد که همین امر باعث گردیده تا صدایی کاملاً جذاب و استثنایی داشته باشد.

این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگ‌تر از آن و با صدای بم‌تر است. چنان‌که از کتاب‌های موسیقی و نوشته‌ها و اشعار بر می‌آید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار می‌رفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار می‌بردند. در کتاب‌های لغت در معنی دف یا دایره می‌نویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو می‌کشیدند.

در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته می‌شد خمک یا خمبک می‌گفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمک یا خمبک می‌گفتند.

دف‌هایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه می‌کردند و می‌نواختند. زنگ‌های دف را جلاجل می‌گفتند. در دوره اسلامی به کسانی که دف یا دایره می‌نواختند جلاجل‌زن می‌گفتند.در ایران کهن جلاجل وسیله‌ای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگ‌هایی بر آن می‌بستند و در جنگ‌ها به کار می‌بردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.

دف را که بر آن زنگوله تعبیه می‌کنند دف زنگی می‌گویند.



:: برچسب‌ها: دف , daf , daf , دف , لریان , لریان نقندر , نوری , لریان نقندر , ویکی پدیا , ,
:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : نوری

به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای

خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

فروزنده ماه و ناهید و مهر

ز نام و نشان و گمان برترست

نگارندهٔ بر شده پیکرست

به بینندگان آفریننده را

نبینی مرنجان دو بیننده را

نیابد بدو نیز اندیشه راه

که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هر چه زین گوهران بگذرد

نیابد بدو راه جان و خرد

خرد گر سخن برگزیند همی

همان را گزیند که بیند همی

ستودن نداند کس او را چو هست

میان بندگی را ببایدت بست

خرد را و جان را همی سنجد اوی

در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی

بدین آلت رای و جان و زبان

ستود آفریننده را کی توان

به هستیش باید که خستو شوی

ز گفتار بی‌کار یکسو شوی

پرستنده باشی و جوینده راه

به ژرفی به فرمانش کردن نگاه

توانا بود هر که دانا بود

ز دانش دل پیر برنا بود

از این پرده برتر سخن‌گاه نیست

ز هستی مر اندیشه را راه نیست



:: برچسب‌ها: 97 , سال سگ , daf , دف , لریان , لریان نقندر , نوری , اکرم لریان نقندر , ویکی پدیا , ,
:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد